توسط استفانی رید، MD FRCPC
ممکن است 19، 2022
استئاتوهپاتیت نوعی بیماری کبد چرب است. با آن همراه است التهاب و تجمع چربی در داخل سلول های تخصصی کبد به نام هپاتوسیت.
دو نوع عمده استئاتوهپاتیت وجود دارد: غیر الکلی و الکلی. استئاتوهپاتیت الکلی به دلیل مصرف الکل ایجاد می شود. استئاتوهپاتیت غیر الکلی می تواند ناشی از شرایط مختلفی از جمله چاقی مرکزی، دیابت و عوامل غذایی باشد. هنگامی که به نمونه بافت کبد زیر میکروسکوپ نگاه می کنید، نمی توان تفاوت بین استئاتوهپاتیت الکلی و غیر الکلی را به طور قابل اعتماد تشخیص داد، و اغلب این تمایز باید توسط سایر پزشکان تیم مراقبت های بهداشتی شما پس از در نظر گرفتن سابقه و علائم شما انجام شود. و نتایج پاتولوژیک
استئاتوهپاتیت می تواند به طرق مختلف ظاهر شود. برخی از بیماران هیچ علامتی ندارند و این بیماری هنگامی اتفاق می افتد که تصویر رادیولوژیکی (سی تی اسکن یا سونوگرافی) از شکم انجام شود. همچنین ممکن است هنگامی که آزمایش خون افزایش آنزیم های کبدی را نشان می دهد ، کشف شود. بیماران مبتلا به استئاتوهپاتیت همچنین ممکن است درد شکمی یا یک بیماری جدی پزشکی به نام "نارسایی کبدی" را تجربه کنند. در همه این موارد ، پزشک ممکن است کبد تجویز کند بیوپسی برای تعیین وجود استئاتوهپاتیت
تشخیص استئاتوهپاتیت نیاز به کبد دارد بیوپسی. پاتولوژیست شما به دنبال چهار ویژگی میکروسکوپی اصلی برای تعیین وجود و شدت استئاتو هپاتیت خواهد بود: استئاتوز، سلول های کبدی بالون، التهاب پورت لوبولار و فیبروز. این ویژگی ها با جزئیات بیشتر در بخش های زیر توضیح داده شده است.
استئاتوز اصطلاحی است که برای توصیف وجود قطرات چربی در سلولهای کبدی استفاده می شود. استئاتوز می تواند به تنهایی یک تشخیص باشد یا می تواند بخشی از استئاتوهپاتیت باشد. در استئاتوز ، سلولهای کبدی هنگامی که در زیر میکروسکوپ مشاهده می شوند دارای نواحی واضحی از قطرات چربی هستند.
آسیب شناسان از مقیاسی برای توصیف میزان چربی کبد مبتلا به استئاتوز استفاده می کنند. مقیاس بر اساس درصد سلولهای کبدی حاوی قطرات چربی است:
مقیاس مورد استفاده اکثر آسیب شناسان شامل موارد زیر است:
بالون زدن کلمه ای است که آسیب شناسان برای توصیف کبدهای آسیب دیده یا در حال مرگ استفاده می کنند. به آنها "بالونینگ" می گویند زیرا کبدی به اندازه چند برابر اندازه طبیعی خود متورم می شود و بدن سلول روشن می شود. برای تشخیص هپاتیت هپاتیت باید بالون کبدی وجود داشته باشد. تعداد سلولهای کبدی با بالون خفیف ، متوسط یا شدید توصیف می شود.
کبد از سه قسمت اصلی تشکیل شده است:
سلولهای التهابی می تواند به هر یک از این مناطق و طولانی مدت وارد شود التهاب می تواند به کبد آسیب برساند. اگر سلول های التهابی در بافت شما مشاهده می شود ، آسیب شناس محل شما و انواع سلول های التهابی موجود را توضیح می دهد. میزان التهاب نیز در مقیاس خفیف ، متوسط یا شدید توصیف می شود. التهاب لوبولار معمولاً در استئاتو هپاتیت دیده می شود.
فیبروز نوعی بافت اسکار است که پس از آسیب در کبد ایجاد می شود. از آنجا که استئاتوهپاتیت به کبد آسیب می رساند ، خطر ابتلا به فیبروز وجود دارد. اکثر گزارشات آسیب شناسی در مورد میزان فیبروز اظهار نظر می کنند و آن را "مرحله" تعیین می کنند. مرحله بستگی به عوامل متعددی از جمله میزان آسیب اولیه ، مدت زمان وقوع صدمه و قسمتهایی از کبد دارد که آسیب دیده است. فیبروز زیاد معماری کبد را بر هم می زند و از عملکرد صحیح آن جلوگیری می کند.
چندین سیستم طبقه بندی مختلف برای مرحله فیبروز استفاده می شود، اما همه آنها شامل نوع و میزان فیبروز دیده می شوند. سیروز آخرین مرحله فیبروز است و با نوارهای فیبری بزرگ که گره هایی را در کبد ایجاد می کنند مشخص می شود. این گرهها از انجام عملکردهای طبیعی کبد جلوگیری میکنند و ممکن است منجر به یک وضعیت پزشکی به نام «نارسایی کبد» شوند.
کبد به "مناطق" تقسیم می شود و در مرکز هر ناحیه ساختاری به نام "مجرای پورتال" وجود دارد. مجاری پورتال از آن جهت حائز اهمیت هستند که دارای رگ های خونی و مجاری هستند که مواد دیگر مانند صفرا را به داخل و خارج از کبد منتقل می کنند.
هنگام بررسی کبد بیوپسی، پاتولوژیست شما باید ابتدا تعیین کند که آیا نمونه دارای حداقل میزان مجاری پورتال است که برای تشخیص دقیق مورد نیاز است. کفایت بیوپسی ممکن است فقط به عنوان "بله" یا "نه" گزارش شود ، یا تعداد تراکت های درگاه مشاهده شده قید شود.
وضعیت کبد بیوپسی وقتی زیر میکروسکوپ مشاهده می شود معمولاً توضیح داده می شود. اگر بیوپسی کبد شکننده است و از هم جدا شده است ، این مورد توضیح داده می شود ، زیرا ممکن است سرنخی برای بیماریهای خاص کبد باشد.
اجسام مالوری در نتیجه آسیب به سلول های کبدی تشکیل می شوند. هنگامی که زیر میکروسکوپ مشاهده می شوند، مانند مواد صورتی متراکم در داخل سلول ها به نظر می رسند. اجسام مالوری اغلب در استئاتوهپاتیت یافت می شود و در صورت مشاهده در گزارش شما توضیح داده خواهد شد.
کبد ماده ای به نام صفرا تولید می کند که برای دفع سموم از بدن و هضم غذا استفاده می شود. صفرای تولید شده در کبد از طریق کانال هایی به نام مجاری صفراوی به روده کوچک تخلیه می شود. هر مجرای باب حاوی یک مجرای صفراوی است. برخی از بیماری های کبدی مجاری صفراوی را تحت تأثیر قرار می دهند. به همین دلیل، پاتولوژیست شما مجاری صفراوی را در نمونه بافت شما بررسی می کند تا ببیند آیا مقدار طبیعی مجاری صفراوی وجود دارد و آیا هر یک از مجاری صفراوی آسیب دیده است یا خیر.
کلستاز کلمه ای است که آسیب شناسان برای توصیف صفرا به دام افتاده در کبد به کار می برند. صفرا به دام افتاده مهم است زیرا می تواند باعث آسیب کبدی شود. در صورت مشاهده کلستاز ، پاتولوژیست محل آن را در کبد و مقدار صفرا را به صورت خفیف ، متوسط یا شدید توصیف می کند.
آهن می تواند در نتیجه تجزیه غیرطبیعی آهن ، افزایش آهن در بدن (مانند پس از تزریق خون متعدد) یا هنگامی که کبد به درستی کار نمی کند (مانند سیروز کبدی) در کبد تجمع یابد. این آهن اضافی را می توان در سلولهای کبدی یا درون سلولهای ایمنی موسوم به ماکروفاژها مشاهده کرد. اگر آهن در بافت شما وجود داشته باشد ، آسیب شناس شما محل و شدت آن را گزارش می کند.